آب را ول نکنیم ..ـ
شاید آن بالاها ـ
آدمی شیک وتمیزـ بنز خود را دم در می شوید ـ
یاکمی بالاترـ در حیاطی که ندارد سروته ـ
یک نفر دارد استخرش را پرمی سازد!
«آب را ول نکنیم»
شاید این مایه جان، می رود تا که بشوید در و دیواری را !
مردم بالادست، خانه هاشان چه جلایی دارد ! و هواشان، چه هوای ملسی !
باغشان غرق گل است، عاری از خارو خسی ،
لیک...... مردم پایین دست، «خانه هاشان تنگ است»
زندگی شان لنگ است، کاسه شان بی آب است،
نانشان هم سنگ است!
«آب را ول نکنیم»
مردم بالادست، آب را می بلعند،
مردم
پایین دست،
آب را می فهمند.. خاک را می فهمند..